رشته شهرسازی


هدف و ماهيت:

در سال 1400 هجري شمسي ، جمعيت كشور ما به 120 ميليون نفر خواهد رسيد كه 80 درصد اين 120 ميليون نفر در شهرها ساكن ميشوند. حال سوال اينجاست كه آيا براي اسكان و فراهم نمودن امكانات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين افراد برنامه ريزي كرده ايم؟ در حال حاضر چطور؟ آيا شهرهاي ما از حداقل استانداردهاي جهان برخوردارند؟ براستي چه افرادي مي توانند طرحي جامع براي شهرها و شهرك ها ارائه دهند و در آرامش روحي و جسمي شهرنشينان نقش موثري داشته باشند؟

بدون شك چنين كاري از از عهده متخصصان يك رشته برنمي آيد بلكه براي ساماندهي يك شهر نياز به همكاري و همفكري اقتصاددانان ، جامعه شناسان ، معماران ، مهندسان عمران ، جغرافي دانان و كارشناسان رشته هاي متعدد ديگر است .

در اين ميان متخصص شهرسازي به عنوان سياستگذار و مدير متخصصان فوق ، نقش بسيار مهمي را بر عهده دارد. متخصص شهرسازي فردي است كه مي تواند در زمينه طراحي شهري يا برنامه ريزي شهري فعاليت كرده و عامل توسعه شهري شود.

كارشناسي شهرسازي عبارت است از مجموعه آگاهي‌هاي علمي، فني در سطح آموزش‌هاي عمومي حرفه شهرسازي. دانش‌آموختگان اين دوره قدرت اجرايي طرح سكونتگاه هاي شهري و يا در حال شهري شدن را در چارچوب آموخته‌هاي خود دارا بوده و آمادگي لازم را در تهيه طرح‌هاي شهري با گروههاي تخصصي خواهند داشت.

كارشناسان شهرسازي با توجه به آموخته‌هاي خود مي‌توانند در نهادهاي مختلف شهرسازي كشور مانند دفاتر شهرسازي و فني شهرداري‌ها، دفاتر فني وزارت كشور، ادارات كل مسكن و شهرسازي ، كارشناسي دادگستري و … به كار پردازند.

شهرسازي علمي است كه به بررسي كليه تحولات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فيزيكي يك شهر مي‌پردازد و تلاش مي‌كند كه روابط موجود در يك شهر را در قالب يك نظام هماهنگ، مديريت و سازماندهي كند و متخصص شهرسازي نيز كسي است كه با مطالعه و بررسي روابط اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي حاكم بر شهر، برنامه‌اي بسامان و مطبوع براي يك شهر ارائه دهد. برنامه‌اي كه تصويرگر سيماي شهر در آينده است.

ما واقعيتي بيروني تحت عنوان شهرسازي نداريم. يعني؛ هيچ دستگاه واحد يا نهاد اجتماعي توان طراحي و ساخت پديده‌اي به بزرگي شهر را ندارد. بنابراين كلمه شهرسازي از نظر مفهومي، معنا ندارد و ما معادل آن را نيز در زبانهاي خارجي نداريم و به جاي آن از عنوان هاي برنامه‌ريزي شهري و طراحي شهري استفاده مي‌كنيم؛ چرا كه شهر را مي‌توان برنامه‌ريزي كرد يا بخش‌هايي از آن را طراحي نمود. يعني مدل فيزيكي آن را ايجاد كرد. اما كسي نمي‌تواند مسؤوليت ساخت پديده پيچيده‌اي مثل شهر را بر عهده بگيرد. به همين دليل عنوان شهرسازي درست نيست و در شوراي عالي برنامه‌ريزي وزارت علوم نيز نام اين رشته برنامه‌ريزي شهري و منطقه‌اي مي‌باشد.

در اين رشته حداقل 6 محور اصلي وجود دارد كه در برنامه‌ريزي و طراحي شهر سرنوشت‌ساز است. اين 6 محور عبارتند از :

1- برنامه‌ريزي شهري كه عمدتا بر روي كاربري اراضي متمركز است. يعني؛ بررسي مي‌كند كه ما چگونه فضا و پهنه شهر را به فعاليت‌هاي مختلف اعم از صنعتي ، تجاري و مسكوني‌ اختصاص دهيم.

2- برنامه‌ريزي حمل و نقل

3- برنامه‌ريزي اقتصادي و اجتماعي ؛ چون در شهر تنها موضوع مورد بررسي فيزيك شهر نيست بلكه مساله مهم ، جامعه شهري و انسانهايي هستند كه در اين محيط زندگي مي‌كنند. به عبارت ديگر براي اقشار مختلف كه داراي امكانات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي هستند يا براي اقوام مختلفي كه در مكانهاي مختلف يك شهر زندگي مي‌كنند بايد برنامه‌ريزي شود.

4- برنامه‌ريزي شبكه‌هاي زيرساختي مثل آب، برق و تلفن.

5- برنامه‌ريزي محيط زيست كه به بررسي خطرات محيط زيست مثل سيل و زلزله مي‌پردازد و براي مقابله با اين سوانح برنامه‌ريزي مي‌كند و تاثيرات سوئي كه انسان بر محيط زيست مي‌گذارد و ظرفيت‌هاي محيطي را مطالعه مي‌كند.

6- طراحي شهري كه به طراحي سه‌بعدي شهر پرداخته و محور توجه آن مناسبات انسان با محيط فيزيكي خود است. در واقع در طراحي شهري انسان با تمام خصوصيات جسمي، روحي و معنويش مطرح است و هدف آن نيز ارتقاي كيفيت شهر مي‌باشد.

تركيب اين 6 دانش، متخصصان را قادر مي‌سازند كه تماميت پديده شهر را مورد شناسايي قرار دهند و براي هدايت و كنترل توسعه آن تلاش نمايند.

شهرسازي يك رشته چند بعدي و ميان رشته‌اي است و دانشجوي اين رشته دروس متعددي در زمينه جامعه‌شناسي شهري، اقتصاد شهري، برنامه‌ريزي شهري، توسعه شهري و طراحي شهري مي‌گذارند و اطلاعات مورد نياز را در زمينه ادراك فضاي شهري، تشخيص نيازهاي جمعيتي، امكانات برنامه‌ريزي و تنظيم كاربري‌ها بر اساس نيازها را در حد توسعه روستايي و شهرهاي كوچك به دست مي‌آورد.

توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه:

دانشجوي رشته شهرسازي بايد اطلاعات عمومي خوبي داشته باشد و در دانشگاه نيز به اين اطلاعات عمق و وسعت بيشتري ببخشد.

رشته شهرسازي نياز به مطالعه زياد، كارهاي فيزيكي گسترده و برداشتهاي ميداني بسيار دارد، به همين دليل دانشجو بايد وقت زيادي را به آن اختصاص دهد. همچنين بايد قدرت تحليل بالايي داشته و در طراحي زبردست باشد. بخصوص دانشجويان رشته كارشناسي ارشد طراحي شهري كه بايد در طراحي توانا باشند براي همين در آزمون كارشناسي ارشد اين رشته امتحان طراحي گرفته مي‌شود.

دانشجوي اين رشته بايد با طراحي و مفاهيم هنري مثل روانشناسي رنگها آشنا باشد و در عين حال به مفاهيم تكنيكي و اصول فني كار مثل نقشه‌برداري، رسم فني، پرسپكتيو، هندسه فضايي، مدلسازي، رياضي و وسايل انساني و اجتماعي مثل مباني جامعه‌شناسي علاقه‌مند باشد و بداند كه در طي تحصيل بايد كارهاي تحقيقاتي و عملي بسياري انجام دهد.

در سطح كارشناسي دانشجوي شهرسازي بايد ديد هندسي و درك فضا داشته باشد و بتواند در طراحي ، فضا را به صورت دو بعدي و سه بعدي تصوير كند همچنين بايد در رياضيات بويژه آمار مسلط باشد چون جمع‌آوري و تحليل اطلاعات تحقيقات اين رشته، نياز به آمار و تحليل آماري دارد و در نهايت تسلط به زبان انگليسي و آشنايي با كامپيوتر در دنياي امروز عامل مهمي در موفقيت يك دانشجو است.

وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر:

رشته شهرسازي تا سال 79 تنها در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري ارائه مي‌شد. اما در سال 79 اين رشته از بين داوطلبان گروه رياضي براي مقطع كارشناسي، دانشجو پذيرفت.

در آزمون كارشناسي ارشد رشته شهرسازي گرايش برنامه‌ريزي شهري و منطقه‌اي فارغ‌التحصيلان مهندسي عمران، جغرافيا، اقتصاد، نقشه‌برداري، معماري، علوم اجتماعي و مرمت و احياي بناهاي تاريخي مي‌توانند شركت كنند. فارغ‌التحصيلاني كه هركدام پيش‌زمينه ذهني متفاوتي دارند و همه در يك سطح از همه چيز آگاه نيستند براي مثال ليسانس رشته اقتصاد وقتي وارد رشته شهرسازي مي‌شود از پرسپكتيو اطلاعات لازم را ندارد يا كارشناس مهندسي عمران از اقتصاد چيز زيادي نمي‌داند. براي همين دانشجويان فوق‌ليسانس اين رشته به مدت دو ترم، يعني يكسال پيش‌‌نياز مي‌گذرانند تا بتوانند به يك سطح همگون برسند و در نيم سال سوم درسهاي تخصصي ارائه خواهد شد. حال اگر فارغ‌التحصيلان ليسانس شهرسازي وارد دوره كارشناسي ارشد اين رشته شوند، اطلاعات مورد نياز را در حد پايه خواهند داشت و مي‌توانند در دوره فوق‌ليسانس به صورت تخصصي‌تر كار كنند و اين دوره را در زماني كوتاهتر به پايان برسانند.

آينده شغلي و بازار كار:

رشته شهرسازي در سال 79 اولين دانشجويان كارشناسي خود را پذيرفت. به گفته استادان شهرسازي چون در حال حاضر كشور ما تعداد زيادي شهر دارد و تمامي اين شهرها نياز به توسعه ، طراحي و برنامه‌ريزي شهري دارند، فرصت‌هاي شغلي مناسبي براي كارشناسان شهرسازي موجود است.

درحالي كه شهرنشيني و شهرسازي در كشور ما رو به گشترش است، ما با كمبود كارشناسان شهرسازي روبرو هستيم. به همين دليل در شهرداري‌ها، سازمان‌ها و وزارتخانه‌هاي مربوط به جاي كارشناس شهرسازي از كارشناسان جانبي مثل مهندس عمران، معمار، نقشه‌بردار، تكنسين معماري و تكنسين عمران استفاده مي‌كنند. در صورتي كه اين افراد تخصص لازم را در زمينه توسعه شهري و كنترل مديريت شهري ندارند و نمي‌توانند مثل يك كارشناس شهرسازي طرح جامع را متوجه شده و آن را به نحو احسن پياده كنند يا طرح تفصيلي و طرحهاي توسعه و عمران شهري تهيه نمايند. به عبارت ديگر يك كارشناس شهرسازي مي‌تواند طرح تفكيك اراضي، طرحهاي آماده‌سازي، طرحهاي هادي روستا و طرحهاي هدايت كننده توسعه را در شهرهاي كوچك و روستاها تهيه كند.

پيش بيني وضعيت آينده اين رشته در ايران:

دنيا به سوي جهان شهري پيش مي‌رود؛ يعني به مرور روستاها از بين مي‌روند و جهان به يك شهر بزرگ تبديل مي‌شود و اين به معناي آينده‌اي روشن و درخشان براي فارغ‌التحصيلان رشته شهرسازي است. هرچند در كشور ما هنوز توانايي‌هاي فارغ‌التحصيلان شهرسازي شناخته نشده است. مثلا يك فارغ‌التحصيل برنامه‌ريزي شهري مي‌تواند نيازسنجي و امكان‌سنجي كند كه چه مكاني براي سرريزش جمعيت شهر تهران مناسب است؟ يا در كجا مي‌توان يك شهر يا شهرك جديد ساخت‌؟

البته اين عدم آشنايي مسؤولان باعث بيكاري فارغ‌التحصيلان كارشناسي ارشد شهرسازي نشده است؛ بلكه آنها مي‌توانند در بخش‌هاي دولتي در سازمان مديريت برنامه‌ريزي، وزارت مسكن و شهرسازي، شهرداري‌ها، وزارت كشور و استانداري‌ها و در بخش خصوصي در شركت‌هاي مهندسي مشاور فعاليت كنند.


اگر ما بخواهيم به قافله توسعه جهاني نزديك شويم بايد بحث برنامه‌ريزي را باور داشته و در اين زمينه سرمايه‌گذاري نماييم تا بتوانيم مثل كشور كره با استفاده از منافع برنامه‌ريزي ، عقب‌ماندگي خود را جبران كنيم. اما متاسفانه در حال حاضر توانايي‌هاي متخصصان اين رشته در فرهنگ عمومي جامعه شناخته شده نيست و مسؤولان بين معماري و شهرسازي تمايزي قائل نمي‌شوند. در حالي كه دانش معماران در حد بنا است و آنها در مقياس كلان مداخله نمي‌كنند يعني؛ يك شهر يا يك منطقه را با تمامي‌ ويژگي‌ها و خصوصيات اجتماعي، انساني ، اقتصادي ، فرهنگي و فيزيكي آن مطالعه نمي‌كنند و به همين دليل نمي‌توانند در برنامه‌ريزي يا طراحي شهري موفق باشند.